تا حالا سبک های زیادی برای نوشتن استفاده کردم ، مبهم ، کوتاه نوشت ، عامیانه ، طنز ، رسمی ، سنگین و سخت ، ساده و روان ، کودکانه و... .ولی این بار نوشتن به شدت سخت و دشوار است.محرم که می شود همه یاد عزاداری اند و سیدالشهدا (ع)دهه اول که تمام می شود به یاد شب های اسارت و جمله معروف " اگر زینب نبود ، کربلا در کربلا می ماند" و نظایر آن.قدیم تر ها رسم بود تا اربعین هم به یاد حماسه عاشورا بودند ولی مثل اینکه این رسم تمام شده!اصلا بحث این چیزها نیست، انگار عادت شده از امام شهید در کربلا (ع) می پریم به امام محمدباقر(ع) !یادمان می رود نگاهی کنیم و درنگی و تفکری...آن قدر گفتیم و گفتند زین العابدین (ع) که یادمان رفت او علی بود!آن قدر دعا را تک بعدی جلوه دادند که یادمان رفت سیاست امامِ سیاستمدارمان را بخوانیم...نوه علی (ع) و فاطمه (س) باشد و بر گوشه ای تنها عبادت کند؟!نتیجه اش می شود همین که اسم صحیفه سجادیه ک می آید یاد دعاهای کسل کننده می افتیم ...حرف برای گفتن بسیار است لکن نوشتن سخت....
آقای ملک زاده،تو بحث جریان شناسی سیاسی ائمه،میگفتند فاصله ی زمانی بین امام حسین(ع)که تنها یارانشون کشته شدند وسپاه شیعیان خالی از نیروبود،تا زمان امام باقر ک هزاران شاگرد در محضرشون بود،این امام سجاد بودند ک غلام خریداری میکردند،اونا رو ب بهترین نحو پرورش میدادند و ب شهر ها میفرستادند برای تبلیغ و خلاصه اون تعداد شاگرد و شیعه ی زمان امام باقر،نتیجه زحمات سخت امام سجاد بود.