پمپ بنزین و قیامت!

تو دنیایی شدی، دین تو گم شد بهای نفت سنگین تو گم شد شبی رفتی کنار پمپ بنزین بمیرم کارت بنزین تو گم شد.اون روز ک استاد قزوه این شعر رو سرود نمیدونست ک چندوقت بعدش کارت ها چنان پر ابهت میشن ک عمرا کسی گمشون کنه :دیاصلا این روزا صفا میده آدم همین جوری #الکی بره پمپ بنزین  ببینه چ طوری همه از پولدار و فقیر و باکلاس و بی کلاس گذرشون ب پمپ بنزین می افته ، عینهو مرگ:دیهرکی میره ب پمپ بنزین یا کارتش پر هست یا خالی اگه پر باشه ک خوش ب حالشه اگه خالی باشه سرگشته و مغموم و نادم و پشیمونه  ):عینهو قیامت هرکی نامه ش پر و پیمون تر باشه خیالش راحته هرکی هم ک باراش نامش رو خالی رو کرده باشه وای مصبیت ...تو پمپ بنزین ک باشی می بینی بعضیا آشنا دارن اومدن دارن از رو کارت اونا بنزین می زنن...عینهو اون ور ک اگه آشنا داشته باشی چنون دستت میگرین ک وسط حیرونی اونجا کلی کیف می کنی...اصلا پمپ بنزین برای خودش عالمی است!فقط موندم چرا یکی #الکی هی داد میزنه خونه من همین وراست ...می بینی؟همه جا مرگ  و زندگی هست ...روزگارست دیگر!

رشته!

رشته ی افکارم گسست ...کاش ب جای گسستن پنبه می شد...دست کم تشکی می شد در "خوابگاه" با "کلاس" "رشته" ام...

چوب خطم نم کشیده!

دلم تنگ است روزگارم خوش نیست...نمیدانم شاید هم نگرانم!چوب خط آتشناک تفکراتم پیش از پر شدن نم کشیده!گاهی باید چنان باشی که نمیخواهی...هرچند که دیگران ندانند!روزگاست دیگر...

سید حمید!

دوساعته میخوام در مورد سید حمید میرافضلی بنویسم ولی راه نمیده بنویسم ):فقط بگم آهای با کلاس های بزرگ نشین خوب بدونید اگه تمام ایران دم از حاج همت می زنن ما ، اینجا ، عمری با سیدحمید سر کردیم ، قدرت ما رو حاج قاسم دونستند و اروند تسلیم ما بوده هست ...مردمان دیار آفتاب سوزان را کم ننگرید ک اگر پایتان کج بگذارید خود دانید...یک همشهری سید حمید.پا نویس:شهید سید حمید میرافضلی مسئول اطلاعات و عملیات قرارگاه کربلا معروف ب سید پابرهنه در اسفند ماه سال 62 در عملیات خیبر و همراه با حاج ابراهیم همت به شهادت رسید.