میگن مارگزیده از ریسمون سیاه و سفید می ترسه
شده قضیه این پروژه جدید...
2-
این روزا وقت کم میاد ولی خدا رو شکر ک مفیده ...
3-
برجام به فرجام رسید ولی...
4-
هوا ناجوانمردانه داره سرد میشه!
بعضی تغییرات هست که زندگی آدم رو دچار دگرگونی های زیادی می کنه.
بعضی از این تغییرات برای اکثر افراد رخ میده و برخی دیگه برای اکثر افراد رخ نمیده.
برخی معتقدند تغییرات یک دفعه ای امکان تطابق ذهنی رو راحت تر می کنه و برخی به عکس این موضوع معتقد هستند.
اینکه چه کسی راست میگه، خدا داناتره...
پ ن:
در راستای تغییرات جدید یک وبلاگ رو از دسترس خارج کردم از یک نسخه PES هم به امید خدا می خوام به نسخه ی دیگه ای مهاجرت کنم :دی
این روزا زیاد بحث فیلم آقای مجیدی در خصوص زندگی پیامبر(ص) پیش میاد.
دیشب فرصتی شد با چندنفر از دوستان رفتیم فیلم رو دیدیم.
این فیلم که تا چند روز پیش نمره 8.9 از 10 از سایت IMDB داشت، از لحظات شروع حس مطلوبی به ببیننده منتقل میکنه.
ریتم روایتی مناسب به طوری که درست در لحظاتی که به خاطر جریان آرام فیلم تماشاگر احساس خستگی می کنه ناگهان با صحنه های نبرد و پر جنب جوش تماشاگر رو غافلگیر میکنه همین طور جلوه های ویژه فوق العاده که آدمی دلش می خواهد ساعت ها بنشیند و همان یک زاویه دید را نگاه کند جزو نکات برجسته فیلم بود.
همین طور خودِ موضوع و روش روایتی و پرداختن به ریشه دشمنی های صهیونیسم های امروزی با اسلام در عین جدا کردن یهودیت یک کار فوق العادست.
اما آنچه که این فیلم رو متمایز میکنه در همراه کردن مخاطب در طول زمان طولانی فیلم هست، زمانی در حدود 3 ساعت!
همراه کردنی که حاصلش یک کار فرهنگی اجتماعی عظیم است، کدام یک از فرهنگیون این سرزمین هنر آن دارد که مخاطب خود، هزینه بپردازد به سینما بیاید و در دقایقی صرفا به صوت قرآن گوش دهد؟
اگر این فیلم یک فعالیت فرهنگی در تراز انقلاب اسلامی است پس کارهایی که ما انجام می دهیم چیست؟!
بعد نوشت:
برخی از سکانس های فوق العاده فیلم همچنان در ذهنم است، اما شاید یکی از بخش هایی که تا مدت ها در ذهن داشته باشم بخش سفر پیامبر(ص) به همراه مادر گرامیشان به یثرب خواهد بود.